به کارمندان خود بها دهید!
نکته اول: تیم را بشناسید و بدانید چگونه عمل می کند!
«انتخاب بازیکنان خوب کار ساده ایست، این که آن ها را واداریم با هم خوب بازی کنند، کار سختی است.» «کیسی استنجل»
تیم چیست و چگونه عمل می کند؟
اگر قرار است ما مدیر موفقی باشیم، باید پاسخ این پرسشها را بدانیم. یک تیم فقط مجموعه ای از افراد نیست، بلکه سازمانی است با نیروهای مخصوص به خود که کیفیت و عرف خاص خود را داراست. بدون دانستن این مطالب شما در شناخت آن ها دچار اشتباه خواهید شد، درحالی که می توانید کاری کنید که تیم شما به عالی ترین مراتب برسد.
در هر تیم افراد مختلفی وجود دارند که هر کدام به سمت و سویی متفاوت هل داده می شوند. بعضی افراد با صدای بلند و برخی را باید از پشت هل داد. دیگرانی هم هستند که ظاهراً کار نمی کنند، اما شما به ایده های آن ها نیاز دارید.
اگر پیش از این به ابعاد مختلف یک تیم توجه نکرده اید، بهتر است کتاب مدیریت تیم ها نوشته ی مری دیس بلبین را بخوانید؛ چرا موفق می شوند و چرا شکست می خورند. این برای مدیرانی مطرح شده که در نظر دارند از افراد کلیدی تیمشان بهترین نتایج را حاصل کنند. در اینجا خلاصه ای از نوشته های این کتاب آورده شده است که عمل کردن به آنها یکی از راه های موفقیت شما خواهد بود.
بلبین می گوید: نه نقش تیمی وجود دارد و هر یک از ما یک یا دو نقش از این نقش های تیمی را بر عهده داریم، این که نقش خود ما مشخص شود خوب است، اما مفیدتر این است که تیم شناسایی شود و بعد از آن، باتوجه به اطلاعات به دست آمده عمل کنیم.
9 نقش موجود در یک تیم
-
برنامه ریز
- آن ها متفکران اصلی اند، ایده های خوبی دارند، راه حل هایی را برای مشکلات ارائه می کنند، به طریق مختلف و در ابعاد گوناگون فکر می کنند و فرضیه های متفاوت و همه جانبه ای ایجاد می کنند.
-
محقق منابع
- آن ها خلاق اند؛ ارده می گیرند و با آن به پیش می روند، برون گرا هستند و افراد شناخته شده ای هستند.
-
هماهنگ کننده
- آن ها به شدت افراد منظم و دقیقی هستند، روی مسائل متمرکز می شوند و تیم را هماهنگ می کنند.
-
شکل دهنده
- آن ها به دنبال کسب نتیجه و دستاورد هستند. برای به دست آوردن نتایج تلاش و مبارزه می کنند.
-
ارزایابی کننده های ناظر
- آن ها همه چیز و تجزیه و تحلیل می کنند و تعادل برقرار می نماید، افراد آرامی هستند و مجزا عمل می کنند.
-
کارمند تیم
- آن ها حامی و همکار هستند، سیاست های خوبی را به کار می بندند؛ چون خواهان بهترین ها برای تیم هستند.
-
اجرا کننده
- آن ها مهارت های سازمانی خوبی دارند، حس همکاری نشان می دهند و دوست دارند کارها به درستی انجان شود.
-
تکمیل کننده
- آن ها جزییات را بررسی می کنند، اووضاع را مرتب می کنند و سخت کوشانه هوشیاری به خرج می دهند.
-
متخصص
- آن ها کاملاً مراقب هستند که مهارت های ناشی از تخصص های لازم به کار گرفته شود و در کار خود تخصص کامل دارند، محرک و فداکارند.
اکنون شاید متوجه شده اید که در گروه شما چه افرادی وجود دارند، یک تیم چیست و شما چگونه می خواهید یک تیم کارآمد داشته باشید؟ کتاب بلبین را مطالعه کنید تا دریابید یک تیم گروهی است که اعضای آن روی یک هدف مشترک متمرکز هستند.
اگر هریک از افراد تیم به صرف این که فقط روز را به پایان برسانند جداگانه هدف خود را دنبال کنند، یا به فکر پیشرفت شخصی خود باشند، یا بخواهند محیط کار را مانند یک باشگاه تفریحی ببینید، پس چگونه بر سر رئیس- که شما هستید- کلاه بگذارند.
شما مادامی متوجه می شوید یک تیم دارید که کلمه ی« ما» و « برای ما» را بشنوید، نه اینکه کمله ی «من» و «برای من» را بشنوید و وقتی می فهمید یک تیم دارید، تصمیم گیری های سخت برایتان آسان می شود؛ چون می شنوید که آن ها می گویند؛ « خوب، ما همه با هم هستیم.»
نکته دوم: وقتی اعضای تیم شایستگی لازم را دارند، به آن ها بها بدهید
« آنچه به انجام می رسانید، وابسته به بها و اعتباری است که به اعضای تیم خود می دهید.» «هری تورومن»
درست همان طوری که باید، همیشه بایستید و تقصیرها را گردن بگیرید. در مقابل، وقتی تیم شما کار را به خوبی انجام می دهد، تشویق را فراموش نکنید. اگر فلان فروش عالی به مشتری x فقط به علت شب بیداری و سخت کوشی شما بوده و با استفاده از یکی از قراردادهای قدیمی تان به موفقیتی رسیدید در حالی که رقبای دیگر از آن بی نصیب اند. پس چه دلیلی دارد که بگویید: « تیم کارش را درست انجام داد؟!»
این درحالی است که به گردن گرفتن سرزنش ها و تقصیرها باعث ایجاد نوعی وفاداری و صمیمیت در بین شما و اعضای تیم می شود، همچنین به تیم اعتبار می بخشد. پس با صدای بلند، در عموم و با افتخار بگویید و حتماً بگویید. نه اینکه به صورت درگوشی و آهسته بگویید؛« تیم من این کار را کرد» بگویید که مشخص شود طوری شما به آن ها ارزش می دهید، اما اطمینان هم دارید که همه می دانند شما مسئول واقعی کار هستید. همه می دانند که این گروه، تیم شما هستند، پس نیازی به بیان آن نیست.
ادامه نکته دوم
شما در این جملات که «کارش را خیلی خوب انجام داد، تیم بسیار خوبی است، من واقعاً از داشتن چنین تیمی به خود می بالم و خیلی خوش شانسم» اشاره ای به کلمه ی تیم نداشته اید، اما همه می دانند که این تیم شماست، شما سرگروه هستید، تیم شما را دوست دارد و همه می فهمند که شما مدیر لایق و کارآمدی هستید. همه ی این ها نیاز به اعتماد به نقس و جرئت دارد، می دانم که شما سخت کار می کنید و منصفانه نیست که ارزش آن را نادیده بگیرید.
من می دانم که شما دوست دارید بایستید و قریاد بزنید؛« این من بودم که این کار را کردم» اما نمی توانید. چون شما این کار را به تنهایی انجام نداده اید، اگر شما فروشنده اید؛ این تیم بوده که محصول را برای فروش تولید کرده است. درحقیقت، بدون وجود تیم، شما چیزی برای فروش نداشتید. به تیم خود بگویید؛«به دلیل این که کارتان را به خوبی انجام داده اید، فروش محصول عالی بوده است.» و به این ترتیب، تیم شما از این پس تلاشش را مضاعف خواهد کرد.(به کارمندان خود بها دهید)
نکته سوم: به کارمندان خود اعتماد داشته باشید و این را به آن ها نشان دهید!
گاهی ممکن است شما یک وسیله خراب داشته باشید، مانند یک رایانه، یا یک اتومبیلی که پنچر شده است. البته، این خرابی ها می توانند خیلی دارای اهمیت نباشند، چون شما به واسطه ی آن ها ضرر جبران ناپذیری متقبل نمی شوید. در این راستا، کارمندان شما نیز که به نوعی ابزار شما هستند، ممکن است دچار خطا یا اشتباهاتی شوند، یا خسته و دلزده شوند، یا هر چیز دیگری، درحالی که ما باید طبق (قانون 10)؛ به آن ها فرصت اشتباه کردن بدهیم و طبق (قانون 11)؛ محدودیت های آن ها را بپذیریم.
ما پیش از این پذیرفته ایم که آن ها را کنترل نکنیم، بلکه روند کار ار تحت کنترل و نظارت مستمر داشته باشیم. بنابراین اگر بتوانید به سمت و سوی جلب اعتماد کارمندان خود گام بردارید بهترین حرکت ممکن است، البته باید تلاش کنید این اعتماد را به آن ها نشان بدهید. زیرا اعتماد داشتن، فقط داشتن باور قلبی نیست، بلکه باید در رفتارهای ظاهری نیز روشن و مشخص باشد. گاهی اوقات این اعتماد داشتن باید به صورتی نشان داده شود که آن ها را رها کنید تا خود به کارشان بپردازند.(به کارمندان خود بها دهید)
ادامه نکته سوم
به طور قطع، شما از این که شانه به شانه ی آن ها حضور داشته باشید و هر لحظه و هر حرکت آن ها را زیر نظر بگیرید به جایی نخواهید رسید. بنابراین آرام باشید و اجازه دهید به کارشان برسند. شما هنوز هم می توانید در روز ارائه ی گزارشات هفتگی شان، آن ها را تشویق کنید و بخواهید که مشکلاتشان را با شما درمیان بگذارند. برای آن ها روشن کنید که درهرجا و هرزمان که نیاز به حمایت و پشتیبانی شما داشته باشند، حضور خواهید داشت.
می شنوم که با خود می گویید: «اما اگر واقعاً به آن ها اعتماد ندارم چه کنم؟» «اگر فکر می کنم آن ها تنبل، به دردنخور و راحت طلب هستند چه کنم؟» اگر واقعاً اوضاع بدین گونه باشد، باید چه کرد؟ اینها تیم چه کسی هستند؟ چه کسی آنها را استخدام کرده است؟ و چه کسی چنین گروه به درد نخوری را به دور خود جمع کرده است؟
مهارت مدیریت خود
اگر شما نمی توانید به تیم خود اعتماد کنید، پس باید بر مهارت مدیریت خود تجدید نظر داشته باشید، یا می توانید به مطالعه ادامه بدهید.
یک رهبر خوب تیم- که شما باشید- یک تیم خوب نیز به همراه دارد و اگر یک تیم خطاکار و مقصر است؛ باید رهبری آن تیم را مورد قضاوت قرار بدهیم، البته شما این طور نیستید.
اگر یک تیم درست و اساسی بسته شده است، پس باید به آن اعتماد کرد و اگر واقعاً نمی شود به آن اعتماد کرد(مطمئن شوید که این طور هست یا خیر) باید در آن تغییراتی ایجاد کرد.
این مقالات که بخشی از دوره MBA یکساله – درس مدیریت منابع انسانی هستند، تنها بخش کوچکی از چیزهایی هستند که شما در دوره MBA فرا خواهید گرفت. با مطالعه دیگر مقالات خود را برای مدیریت استارتاپ، سازمان و شرکتتان آماده کنید.
همچنین پیشنهاد می کنم اگر وقت کافی برای شرکت در یک دوره یکساله را دارید در دوره MBA یکساله مجتمع فنی تهران -نمایندگی میرداماد شرکت کنید تا علاوه برا فراگیری تمام اصول مدیریت یک استارتاپ نوپا گرفته تا سازمان چند صد نفری؛ از حضور اساتید با تجربه حوزه های مختلف یک کسب و کار بهره ببرید. لیست دوره های مدیریت مجتمع فنی در زیر آمده است.
برخی از مقالات مفید مدیریتی را نیز در زیر برایتان آورده ایم، امیدوارم از مطالعه آنها لذت برده و از نکات آن در کسب و کارتان استفاده کنید.
دپارتمان مدیریت کسب و کار
در راستای ارتقای علم مدیریت کشور منتشر کرد ∫ به کارمندان خود بها دهید!
| دپارتمان مدیریت <style=”margin-bottom: 60px;”> | 2816 2222 – 021