مدیران سرآمد را بشناسید!

مدیران سرآمد وفاداری و روحیه تیمی را القا می کنند!

شما همیشه می توانید دلایلی برای کارکردن پیدا کنید و همیشه یک کار دیگر برای انجام دادن باقی می ماند؛ اما اگر زمان استراحت نداشته باشند، دیگر مفید واقع نخواهند شد و دیگر شاد نخواهند بود، این می تواند عاملی باشد که بر دیگر اطرافیان آن ها نیز تأثیر بگذارد. «کریسا بیان چی»

مدیران سرآمد را بشناسید: اگر با یکدیگر کار کنید، این احتمال وجود دارد که اعضای تیمتان را بیش از اعضای خانواده تان ببینید و تیم هم، شما را بیشتر از اعضای خانواده شان خواهند دید. اگر این طور است، بهتر است ادامه دهید و در این حالت، نیاز نیست که عاشق یکدیگر باشید، اما باید یک خانواده باشید. بهترین راه این است که وفاداری را به آن ها القا کنید و روحیه تیمی ایجاد کنید. شما، به عنوان مدیر، باید سرگروه این خانواده باشید.

شما باید برای آن ها قابل احترام باشید و آن ها به دنبال شما باشند، باید مورد اعتماد و تکیه گاه باشید. باید همه به فرمان شما باشند- یک کارمند مقتدر- آیا می توانید همه ی این ویژگی ها را داشته باشید؟ حتماً می توانید، فقط کافی است کارهای زیر را انجام دهید:

• به آنها پاداش بدهید!

• آنها را ستایش کنید!

• با آنها مهربان باشید!

• به آنها اعتماد کنید!

• الهام بخش آنها باشید!

• آنها را راهنمایی کنید!

• به آنها انگیزه بدهید!

• پرورششان بدهید!

• و مراقب آن ها باشید!

این ها از جمله مواردی هستند که گفتنشان بسیار ساده تر از عمل کردن به آنهاست. شاید فهرست را از بالا به پایین بخوانید و بگویید: من حتماً این کارها را انجام می دهم. حال کمی صبر کنید؛

دوباره فهرست را بخوانید و درباره ی هرکدام فکر کنید.

آیا واقعاً آن را انجام می دهید؟

آیا بهتر هم می توانید انجام دهید؟

افراد آن چه را فکر می کنند انجام می دهند با آن چه واقعاً انجام می دهند متفاوت است. از کسی بخواهید صادقانه به شما بگوید- بهتر است او یکی از اعضای تیم باشد، یا کسی که شما را با تیمتان- او می بیند درباره ی عملکرد شما چه فکر می کند؟

درگذشته، دو شرکت در رقابت با هم کار می کردند، عضو یکی از شرکت ها با مدیر شرکت دیگر زندگی می کردند. همیشه عضو شرکت با مدیر شرکت دوم، درباره ی تمام برنامه های رئیس خودش، برنامه های آینده و نتایج کار صحبت می کرد و هربار مدیر شرکت دوم می توانست شرکت اول را شکست دهد. او درباره ی مدیر شرکت دوم به رئیسش چیزی نمی گفت و از او بدش می آمد. او رئیس بدی داشت که نسبت به کارمندانش بی ادب و نامهربان بود، درحالی که مدیر شرکت دوم با کارمندانش با احترام رفتار می کرد. در حقیقت، شرکت اول آنقدر خطا داشت که نیازی نبود که شرکت دوم کار زیادی انجام دهد.

مدیران سرآمد از نیروی مثبت انگیزه دادن استفاده می کنند!

چرا باید یک مدیر تغییر کند؟ چون هر چه او کارش را درست تر انجام دهد، نتایج بهتری به دست خواهد آمد. افراد برای رسیدن به اهداف سازمانی انتخاب های هوشمندانه ای می کنند. علت این که به دنبال چنی چیزی نباشند چیست؟. «لاری جونز»

مدیران سرآمد را بشناسید: اگر کارمندان شما کار خوبی انجام می دهند، به آن ها بگویید و دوباره بگویید و دوباره. حتی به صورت مکتوب بگویید. کارتی برایشان ارسال کنید، چیزی که بتوانند یادگاری نگه دارند، یا آن را در خبرنامه ی شرکت چاپ کنید، یا هر کاری که سبب شود همگان بدانند. این روش سریع و بسیار مؤثر و کم هزینه ای است که به اعضای تیم شما انگیزه می دهد و سبب می شود همگان بدانند که شما مراقب همه چیز هستید و شخص پاداش دهنده و انگیزه دهنده ای می باشید.

وقتی افراد را تمجید می کنید، آن ها را با کلمات ساده ستایش کنید. اگر آن ها تا دیروقت برای آماده کردن سفارشی کار کرده اند، بگویید: «از اینکه تا دیروقت کار کردی متشکرم. بدون وجود تو نمی توانستیم کاری از پیش ببریم. واکنش مثبت شما در این موقعیت سخت، کار همه را راحتتر کرد. متشکرم.» شما باید جملات تشویقی ساده به کار ببرید تا کاملاً بفهمند برای چه تشویق می شوند. از واژه ی «من» استفاده کنید، نه واژه ی «مدیریت». بگویید: «من از تو تشکر می کنم» نگویید: «مدیریت تشکرش را ابراز می کند.»

به محض تمام شدن کار تشکر و قدردانی کنید و هربار که افراد کار اضافه تری انجام می دهند تشویقشان کنید، یعنی هربار که کاری اضافه تر و خارق العاده تر از روال عادی روزانه و هفتگی انجام می دهند. اگر به این صورت رفتار مثبت را اعمال کنید، به طور قطع، تکرار این گونه کارها را ضمانت کرده اید. متوجه نشدن، نگفتن، تشویق نکردن، باعث توقف تیم شما در ارائه ی بهترین هاست و چه کسی می تواند سرزنششان کند؟

مدیران سرآمد آن طوری کارمندان را بار می آورند که به جای بیان مشکلات، به آنها راه حل ارائه نمایند!

برای من راه حل مشکلات را ارائه کنید، نه مشکلات را. «مارگارت تاچر»

مدیران سرآمد را بشناسید: گله و شکایت کردن برای کارمندان کار بسیار ساده ایست، اما شما باید کارمندانتان را طوری تربیت کنید که فقط گله و شکایت نکنند، البته به آن ها امکان بدهید که درباره ی مشکلاتی که دارند صحبت کنند، ولی به گونه ای که راه حل مشکل را نیز ارائه کنند. اگر کسی به شما گله می کند، حتماً در ادامه از او بپرسید؛ «خوب چه کار باید کرد؟»

بهترین مدیران از این هم فراتر عمل می کنند. چون اول راه حل مشکل را از کارمندان جویا می شوند و بعد خودشان حدس می زنند که چه مشکلی وجود دارد. آن شبیه یک بازی است که به نوعی تفریح به شمار می آید، اما سبب می شود که کارمندان روی پای خودشان بایستند. برای مثال اگر کارمندان باهم به مشکل بر بخورند، سریع نمی روند از دست همدیگر شکایت نمی کنند چون طرز فکر شما و روش کاری شما را یاد گرفتند و سعی می کنند راه حلی برای مشکل پیدا کنند.