مقالات دپارتمان فرهنگ و هنر

مد: اسامی و خصوصیات پارچه های مختلف:

  1. متقال: پارچه های پنبه ای خام هستند که گاهی مخلوط پنبه پلی استر هم هستند. پارچه های متقال ساده و بدون طرح هستند.
  2. چیت: این نوع پارچه ها طرح های ریز دارند ( گلدار یا خال دار ) و از نوع پارچه های نخی ارزان قیمت هستند و وزن کمی دارند و سبک هستند.
  3. چلوار: پارچه های پنبه ای سفید هستند و گاهی مخلوط پنبه پلی استر هم هستند که مصرف ملحفه ای دارند.(بهترین مخلوط مواد با پنبه مخلوط چنبه پلی استر است که اتو پذیری، جذب رطوبت، چروک پذیری، ثبات رنگی و ابعادی و … خوبی می دهد. بعد از این مخلوط پنبه ویسکوز و بعد از آن ویسکوز ریون بهترین و معروفترین ترکیبات هستند)
  4. تترون: پارچه ای پنبه ایست که عمدتاً ساده و بدون طرح است، مخلوط با پلی استر است. مثل چلوار است ولی کیفیت بهتری دارد و در رنگ های مختلف است. این پارچه برای ملحفه، پیراهن های مردانه و لباسهای راحتی استفاده می شود. تترون طرح تافته ساده دارد. برخی تترون ها مخلوط ویسکوز پلی استر هستند. تترون ریشه ژاپنی دارد.
  5. فاستونی: پشم پلی استر با درصد های ترکیب مختلف است که استاندارد آن 65% پشم و 35% پلی استر است . برای کت و دامن یا کت و شلوار استفاده می شود. گاهی اوقات به جای پشم از اکرولیک هم استفاده میشود که خواص مشابه پشم دارد. ( معتبرترین فاستونی های ایران متعلق به تولیدی های مطهری و مقدم هستند)
مد
مد
  1. کرباس Canvas : ترکیب پنبه و یا کنف با الیاف مصنوعیست. طرح بافت ساده و درشت دارد.
  2. برزنت : پارچه های پنبه ای با نخ های ضخیم و خشن که معمولاً مصرف لباس ندارند و برای چادر ، کیف ، کفش و … استفاده میشوند.
  3. ترگال : ریشه فرانسوی دارد . مخلوط پنبه پلی استر یا ویسکوز پلی استر است . تراکم تاری و پودی متوسطی دارد یعنی نه خیلی شل و ول هستند نه خیلی متراکم . سبک و خنک هستند . معمولاً برای مانتو و شلوار استفاده میشوند.
  4. تنظیف یا تنزیب : بافت گاز یا لنو دارند مثل گاز استریل ها ، کهنه بچه و … مشکل این نوع پارچه ها این است که خیلی پرز می دهند . برای صاف کردن غذا و مربا و … هم استفاده میشوند . بانداژ هم جزو این دسته هستند.
  5. پلی استر : هم با پنبه هم با پشم استفاده می شوند و الیاف آن به صورت تکی هم استفاده می شوند . الیاف پلی استر مخلوط با پشم با الیافی که برای پنبه استفاده میشوند متفاوت هستند که در پنبه الیاف آن کوتاهتر هستند چرا که باید با الیاف پنبه سازگاری داشته باشند . یکی از الیاف پلی استری به نام ترویرا نامیده میشود . اصطلاح آن ریشه آلمانی دارد . تریلن یکی دیگر از انواع پارچه های پلی استری است که ریشه انگلیسی دارد . داکرون هم نوع دیگر این پارچه هاست که ریشه امریکایی دارد.
  6. کرپ : برای این پارچه ها نخ کرپ داریم که نخ های پرتابل هستند که پارچه هایی که از این نخ ها بافته میشوند سطحی زبر با برجستگی و فرورفتگی دارند .انواع کرپ ها عبارتند از کرپ گاباردین ، خاویار ، لئونارد ، پشمی، کِش، کروشه، ژورژت و …
  7. وال یا Voile (حریر) : پارچه های پنبه ای نازک و بدن نما هستند که به همین دلیل Voile یا همان حریر نیز گفته می شوند . کم عرض و سبک هستند و مخلوط پنبه پلی استر یا پلی استر ویسکوز هستند.
مد
مد
  1. شانل: غالباً پارچه های مبلی هستند. حالت مخملی و پرزدار هستند . نخ شانل به این صورت است که بعد از تولید از سطحی با تیغه می گذرند که سطح نخ را برش می دهد و حالت پرز دار ایجاد می کند . شانل با مخمل فرق دارد .
  2. مخمل ( Velvet ) : دارای سطحی پرز دار ، نرم و یکنواخت با انواع مخمل کش ، کبریتی ، ساده و طرح دار و … هستند .
  3. شیفون : پارچه ای شبه ابریشمی است . معمولاً از الیاف ویسکوز است . نرم و لغزنده است و معمولاً بسته به وزن پارچه به عنوان آستر یا لباس استفاده می شود .

16.کودَری : پارچه های گلدار و نخی برای استفاده خانگی هستند. به پارچه چادری های تیره با گل های رنگی هم کودری می گویند که در یزد غالباً تولید و استفاده می شود . پارچه نخی سبک است . گاهی به مخمل های کبریتی هم در قدیم کودری گفته می شده است .

  1. پیچ اسکین یا پوست هلویی: پارچه های ظریف پشمی هستند .
  2.  دنیم: نوعی جین با تار رنگی و پود سفید
  3. ساتن: نوع بافت این نوع پارچه ها ساتن، ساتین یا اطلس است که اصطلاحاً پارچه نیز به همین نام خوانده می شود که دارای سطح براقی هستند. انواع آن عبارتند از: ساتن ابریشم، دوشِس، کش، امریکایی و … اصل ساتن ها در گذشته از الیاف ابریشم تهیه می شده است .
  4. فلانِل: پارچه ای پشمی است دارای رنگ های تیره که غالباً طوسی یا مشکی هستند. سطح نمدی دارند. یک مقدار از پارچه های فاستونی ضخیم تر هستند.
مد
مد
  1. حریر ژورژت: پارچه ای بدن نماست. الیاف ویسکوز استات یا ابریشم که کلاً ژورژت هستند که پرتاب و براق هستند
  1. ژِرسه: پارچه ای کش بافت است که از الیاف ویسکوز و استات و پنبه یا مخلوط آن هاست.
  2. مِلانژ: در این نوع پارچه ها نخ تار با نخ پود ناهمرنگ است. اصل کلمه فرانسوی و به معنای مخلوط است . اصل ملانژ این است که الیاف ناهمرنگ در آن بافته شده است و الیاف دو رنگ به دستگاه بافندگی می دهند که مولینه هم گفته می شود که نخ های چند لای ناهمرنگ هستند .
  3. پوپلین: از نخ های پنبه ای تشکیل شده اند که برای ملحفه و لباس های ساده استفاده می شود.
  4.  شانتون یا شانتونگ: اصل کلمه چینی است. قبلاً ابریشمی بوده و لی امروزه نخی است و دارای سطحی برجسته است که در سطح پارچه خط های نامنظم افقی و عمودی ایجاد شده است .
  5. بورودری: پارچه هایی هستند که روی آن گلدوزی شده است و دارای دوخت در سطح پارچه هستند و یا این که طرح های مختلف با ایجاد سوراخ در سطح پارچه به وجود آمده اند.

برخی پارچه ها در گذشته مورد استفاده بوده اند و امروزه وجود ندارند و یا بسیار کمیاب هستند که از جمله آنها عبارتند از :

  1. برد یمانی: پارچه های کتون راه راه هستند.
  2. پرنیان : پارچه های ابریشمی ، گلدار و ظریف هستند . (در قدیم به نساج شَعر باف گفته میشد . شَعر پارچه ابریشم ساده است . نام دیگر ابریشم لاه است که به همین دلیل شهر لاهیجان را نامگذاری کرده اند چرا که کار ابریشم بافی غالباً در این منطقه انجام می شده است )
  3. ترمه : از الیاف ظریف پشمی و یا نخ کُرک هستند که تولید یزد ، کرمان و کشمیر هستند .
  4. دیبا : ابریشم رنگ شده ساده است که دیپک یا Deepak هم گفته می شود .
  5. حریر : پارچه ابریشمی ظریف را می گویند .
  6. جول : پارچه مورد استفاده برای احشام است .
  7. 3 پلاس: گلیم و زیر انداز با بافت ضخیم یا پارچه های پشمی ضخیم را می گویند.

 


آنچه که از انواع پارچه ها باید بدانید :

  1. خصوصیات فیزیکی:

– مقاومت کششی: در یک راستای خاص کشیده شود ( کشش تاری یا کشش پودی)

– مقاومت برشی: کشش در راستای اریب پارچه و در دوجهت می باشد .

– مقاوت خمشی: کشش در راستای اریب و فقط از یک جهت

–  مقاوت پیچشی

– نفوذ پذیری آب ( جذب رطوبت )

– نفوذ پذیری هوا

– ثبات سایشی

– چروک پذیری پارچه

– آویزش پارچه ( Drape )

– ثبات ابعادی

– جا یا کاسه انداختن

  1. خصوصیات شیمیایی:

– ثبات نوری

– ثبات شستشو

– ثبات رنگپذیری

مد
مد

انتظارات عمومی از پارچه ها:

بسته به نوع کاربرد پارچه انتظارات از آن ها نیز متفاوت است. برای مثال در لباس شب: ریزش یا Drape، براق بودن، آهار، شکل گیری مناسب و یا در ملحفه ها: خنک، لطیف، ثبات رنگی، ثبات شستشویی، جذب آب کم، چروک پذیری کم، مقاومت در برابر سایش و … . برای هر لباس ابتدا باید ویژگی های لباس را در نظر گرفت و سپس پارچه را انتخاب کرد. مورد دیگر در انتخاب پارچه بحث دوخت پارچه است که باید خصوصیات پارچه را در نظر گرفت که از لحاظ برش و دوخت و راحت است یا خیر.

الف . راحتی: یکی از فاکتورهای مهم در پارچه ها راحتی آن هاست .

  • راحتی فیزیولوژیکی: احساسی است که سطح بدن از تماس با پارچه احساس می کند. مثل نرمی، زبری، لطافت، انعطاف، الکتریسیته ساکن، سختی یا شق و رق ایستادن پارچه .
  • راحتی روانی: مهم ترین اصل در راحتی بحث راحتی روانیست که سایر موارد در زیر مجموعه آن قرار خواهند گرفت چرا که اگر به هر دلیلی در لباس راحت نباشیم ناراحتی روانی ایجاد می کند . راحتی روانی یعنی فکر شما از پوشیدن آن لباس راحت باشد . این راحتی می تواند جنبه ظاهری داشته باشد و یا در بحث مد، رنگ، تناسب لباس با فضا و … مد نظر باشد .
  • راحتی گرمایی
  1. انتقال رطوبت یا بخار آب: این مورد بسته به عوال زیر می باشد:
  • نوع الیاف: الیاف طبیعی نسبت به الیاف مصنوعی آب دوست تر هستند.
  • نوع بافت
  • تکمیل
  • تراکم بافت: تراکم بافت میزان در هم رفتگی نخ های تار و پود است. هر چه نخ های تار و پود بیشتر با هم درگیر شوند تراکم بافت بالاتر است و هر چه تراکم بافت بالاتر باشد پارچه ها سنگین تر و ضخیم تر هستند.

همیشه انتقال رطوبت مورد نیاز است. در برخی لباس های کار ، بارانی ها ، غواصی ، نظامی ، فضانوردی و … جذب رطوبت مورد نیاز نیست. بسته به نیاز و کاربرد پارچه هر یک از فاکتورهای فوق متغیر هستند. به همین دلیل مهم ترین عامل در ناتخاب پارچه این است که پارچه را برای چه مصرفی می خواهیم.

  1. نفوذ پذیری هوا :این مورد نیز مانند انتقال رطوبت است که بسته به مورد مصرف پارچه متغیر و متفاوت است. در برخی موارد این مورد نیاز است و در برخی موارد نیاز نیست مثل پارچه های چتر نجات، بالن، بادگیر ها و … نفوذپذیری هوا همان جریان هوای عبوریست که بستگی به عواملی همچون تراکم بافت ، جنس الیاف ، ساختار نخ ( نمره نخ ) ، تکمیل پارچه و … دارد.

ب . خمش یا ریزش پارچه: انعطاف پذیری، آویزش یا Drape

پ. خاصیت برشی پارچه: قابلیت تغییر شکل سه بعدی داشته باشد و در عین حال برگشت پذیر نیز باشد. حرکت نخ های تار و پود در کنار هم یا تغییر فرم سه بعدی پارچه و برگشت پذیری به حالت اول خاصیت برشی پارچه را تعریف می کند . اگر پارچه خاصیت برشی مناسب نداشته باشد نمی تواند لباس مورد نظر را ایجاد کند . میزان چروک پذیری پارچه نیز زیر مجموعه خاصیت برشی پارچه است که در الیاف طبیعی چروک پذیری بسیار بالاست برای مثال در ابریشم .

ت. خاصیت کششی پارچه: بدان معناست که پارچه در راستای تار و پود از استحکام کافی برخوردار باشد . اصولاً ثبات پارچه ها در راستای 45 درجه از همه کمتر و در راستای تار استحکام بیشتری دارد و این امر در پارچه های تاری – پودی است ولی پارچه های تریکو متفاوت هستند و در هر جهت حالت کشسانی دارند .

ث. ثبات ابعادی پارچه: ثبات ابعادی از دو جنبه قابل بررسی است:

ثبات ابعادی در برابر شستشو ( آب رفت پارچه )

– ثبات ابعادی خود  پارچه: پارچه های کم تراکم ثبات ابعادی خوبی  ندارند و  باید چنین پارچه هایی را با هم ترکیب کرد و پارچه های ترکیب شده نیز باید خصوصیات مشابهی داشته باشند.

ج . ثبات رنگی در برابر شستشو، نور آفتاب

چ . خاصیت خمشی پارچه: جا انداختن و برگشت پذیری مجدد آن ها پس از شستشو

طرح بافت:

بافت پارچه انواع مختلف دارد برای مثال :

– بافت پایه: تافته و سرژه

– بافت مرکب: جناغی ، ساتن ، اطلس

– بافت ژاکارد: پارچه های طرح برجسته

خصوصیات ظاهری پارچه مطلوب:

  • یکسری خواص پارچه ها با آزمایش و تست گرفتن در آزمایشگاه مشخص می شود اما برخی خواص را از طریق لمس کردن پارچه می توان تشخیص داد.
  • یک پارچه حاشیه دار باید دارای حاشیه ای برابر و منظم در دو طرف باشد و عرض یکسان داشته باشد. حاشیه همان ترکی پارچه است . در پارچه های معمولی حاشیه حدود نیم تا یکسانت و در پارچه های فاستونی 8 تا 10 میلیمتر است. حاشیه های که حالت ریش دارند نیز نباید از یکسانت کمتر باشند و آن ها نیز باید در دو طرف برابر باشند.
  • بافت حاشیه باید تافته باشد ( یکی زیر یکی رو ) چرا که در این حالت استحکام پارچه بیشتر است.
  • حاشیه هایی که نوشته دار هستند باید دارای بافت تافته در زمینه و بافت اطلس در نوشته ها باشند.
  • پارچه های چهارخانه باید دارای طول و عرض برابر در خانه ها باشند یعنی خانه ها باید مربع باشند . این مورد خوبی برای استحکام و ثبات ابعادی تار و پود است.
  • سطح پارچه و فاصله و تراکم نخ های تار و پود باید یکنواخت باشد و کوبیدگی نخ ها، گره، در رفتگی، زدگی، سر نخ آزاد روی پارچه وجود نداشته باشد، نخ های تار و پود سر جای خود باشند و کنار هم نیفتند.
  • وزن پارچه در تمام سطح آن باید یکنواخت باشد.
  • پارچه های طرح دار باید دارای ثبات رنگی و جدا بودن مرز رنگی باشند که بسیار مهم است که در هم فرو نرفته باشند و تداخل رنگی پیدا نکرده باشند. در پارچه های رنگی و خواب دار شید رنگی باید یکسان و یکنواخت باشد و در همه جای پارچه رنگ یکسان باشد و تیره روشن نشده باشد . این اشکال ممکن یا بخاطر نوع تاب نخ و یا تفاوت نخ های استفاده شده باشد.
  • دقت کنید که خط عرضی ناشی از شانه زنی پارچه روی سطح پارچه باقی نمانده باشد . این اشکال با قرار دادن پارچه در نور مشخص می شود. که در برخی جاها خط افقی روی پارچه افتاده و یا خطی افقی در چارچه خالی است. این اشکال ممکن است در خط طولی هم باشد که که به دلیل ایراد دستگاه و یا طرح اولیه است.
  • دقت شود تراکم بافت، نمره نخ، نوع تاب و … در نخ های تار و پود یکسان باشد و طرح پارچه مربع و مقارن هم باشد که این امر در پارچه های صنعتی برای مثال در فیلتر ها دارای اهمیت بالایی است.
  • در پارچه هایی که راه های رنگی دارند همیشه به سطح پارچه توجه داشته باشد . در برخی از این پارچه ها حس آرامش از بین میرود و چشم را میزنند که یا نخ های کاربردی آن مرغوب نیستند و یا چاپ آن ها خوب و مناسب نیست.
  • دقت کنید وقتی که پارچه ها را بروی سطح صافی می خوابانید سطح پارچه یکنواخت باشد و کیست نداشته باشد و کناره های آن حالت موج دار نداشته باشد . گاهی اوقات بافت کیست می اندازد و تراکم بافت در تمام سطح پارچه یکسان نیست.
  • تار و پود پارچه باید کاملا بر هم عمود باشند.
  • برای آزمایش ثبات رنگی، ساییدگی و پرزینگی پارچه به مدت یک دقیقه دو قسمت پارچه را به هم سایش می دهیم و تغییرات حاصل از آن را میتوانیم مشاهده کنیم که پارچه مرغوب هست یا خیر .
  • برای کلیه پارچه ها به ویژه پارچه با الیاف مصنوعی دقت کنید کناره پارچه Temple زدگی نداشته باشد. Temple سوراخ هاییست که در قسمت حاشیه و ترکی وجود دارد. اگر این Temple ها زیاد باشند استحکام پارچه را دچار مشکل می کنند.
  • در پارچه های رنگی برای سنجش ثبات رنگی آن ها را با یک پارچه خیس سایش می دهیم تا مشخص شود که رنگ پس می دهد یا خیر.
  • در پارچه های جین نخ رنگ می شود. نه الیاف و نه پارچه . به همین دلیل است مه حالت رنگی و سفید ترکیبی دارد چرا که کناره های نخ در هنگام رنگرزی رنگ می شوند ولی رنگ کاملاً به داخل نخ نفوذ نمی کند و داخل آن سفید میماند.
  • برای تست ثبات رنگی همچنین می شود پارچه را داخل آب جوش انداخت و مشاهده کرد که رنگ پس میدهد یا نه. می توان برای حفظ ثبات رنگی مقداری نمک داخل آب ریخت که باعث می شود رنگ ثبات بیشتری بر روی پارچه داشته باشد.
  • برای تست آب رفتگی پارچه را داخل آب با دمای معمولی قرار می دهیم و خیس میکنیم.
  • عرض پارچه در همه طاقه باید یکسان باشد.
  • در پارچه های فانتزی و طرح دار ، طرح مورد نظر باید در تمام سطح پارچه حالت رندوم داشته باشد و توزیع نخ در پارچه یکسان باشد.
  • پارچه ای خوب است که علاوه بر روی پارچه قسمت پشت پارچه هم کیفیت مطلوبی داشته باشد.
  • در پارچه هایی که دارای نقوش عمودی و راه راه هستند خطوط باید متقارن باشد.
  • در پارچه های طرح دار یا پنلی مثلا با گل های درشت، مهم است که تکرار این طرح ها در عرض پارچه یکسان باشد و دارای عدد صحیح باشد و طرحی نصفه نباشد که اگر باشد پارچه مرغوب نیست.
  • گاهی در عملیات تکمیل پارچه سطح پارچه حالت ناموزون و فرورفتگی یا برآمدگی دارند که این عدم مرغوبیت پارچه است. در پارچه هایی که چاپ خورده اند باید طرح کامل و مرتب باشد.
  • در پارچه های تک رنگ دقت شود نخی با رنگ متفاوت در پارچه وجود نداشته باشد که اصطلاحاً به آن نخ غریبه میگویند.پارچه هایی که دولاهستند (دو رو) دقت شود در تمام نقاط دارای اتصال یکنواخت باشند.
  • در پارچه هایی که دارای بافت گلدار برجسته یا ژاکارد هستند باید دقت شود ابعاد طرح در تمام سطح پارچه یکسان باشد. این پارچه دارای چاپ گل نیستند و گل در بافت آن است. همه این مباحث برای این است که دقت شود سطح پارچه از هر لحاظی یکنواخت ، یکدست و مرتب باشد.

تشخیص جنس پارچه از طریق لمس کردن:

  • پارچه های ابریشم ، ویسکوز و استات سطح لغزنده ای دارند. ویسکوز حالت نخی لغزنده دارد . ابریشم کاملاً لغزنده است ولی مقدار کمی خشک تر از سطح استات است و استات برق بدی نسبت به ویسکوز دارد.
  • پارچه های پنبه ای خالص زیر دست سرد و بی روح و رنگی کدر دارند.
  • پارچه های الیاف پروتئینی مثل پشمی ها زیر دست گرم تری دارند.
  • پارچه کتان زیر دست سرد و چرم مانندی دارند. (الیاف کتان این حالت را دارند نه پارچه های تجاری که به نام کتان فروخته می شوند.) پارچه ابریشم خالص زیر دست نرم و لغزنده ای دارند.
  • پارچه های پشمی زیر دست ارتجاعی و جهنده دارند که اگر به آن ها فشار بیاوریم مجدد به حالت اولیه برمیگردند.
  • پارچه هایی که بیشترین کاربرد را دارند پارچه های نخی هستند که قاعدتاً باید الیاف طبیعی پنبه باشند اما غالباً با الیاف مصنوعی مخلوط و عرضه می شوند. برخی پارچه ها نیز با نام الیاف طبیعی عرضه می شوند در حالی که طبیعی نیستند. برای مثال پارچه کتان اصولاً باید از الیاف گیاه کتان باشد اما در ایران این گونه نیست و پارچه های کتان را جزء پارچه های نخی قرار می دهند.

خطوط در طراحی پارچه

شاید برایتان جالب باشد که بدانید خطوط نیز دارای شخصیت و روانشناسی هستند.

در بحث روانشناسی، خطوط نیز بیان کننده مفاهیمی برای بیننده آن ها هستند. به ویژه در بحث طراحی لباس خطوط با توجه به مفاهیمی که در بر دارند میتوانند تشدید کننده و یا برطرف کننده عیوب و ایرادات اندامی افراد باشند . در واقع این خطوط هستند که شما را تحت نام لباس احاطه کرده اند و باعث می شوند زیبا و جذاب و یا برعکس آن به نظر برسید. بنابراین یکی از اساسی ترین اصول در طراحی لباس شناخت خطوط و تاثیر آن ها بر اندام است. هرآنچه که در بحث طراحی لباس به عنوان خط شناخته می شود در اجرای لباس تبدیل به انواع برش ها، نقش های پارچه و بافت پارچه، خرج کارها و اکسسوری ها می شود.

فاصله بین خطوط ، تعداد آن ها ، رنگ ، تیرگی و روشنی ، کوتاهی و بلندی ، ضخامت و باریکی ،  و حتی  شیب و انحنای آن ها نیز در تاثیرات گوناگون خطوط اهمیت به سزایی دارند . بنابراین میتوان با تغییر در ظاهر اصلی یک خط تاثیر آن را نیز تغییر داد و مفهوم جدیدی از آن ایجاد کرد که با شناخت ویژگیها و تأثیر بصری و روانی و بکارگیری صحیح آنها میتوان لباس و اندام را برازنده تر نمایان کرد. بدین ترتیب اگر خطی برای اندامی خاص نامناسب خوانده می شود با بهره گیری از خصوصیات ذکر شده در آن می توان تاثیری متفاوت نیز از آن دریافت کرد. برای مثال هرچه خطوط نازک تر باشند شکنندگی و ظراقت بیشتری را القا می کنند.

مد
مد

اما صفات اصلی هر یک از خطوط بدین شرح می باشند:

  • در خطوط افقی و عمودی چشم بدون توقف در امتداد خط حرکت کرده و بدون توجه به اندازه واقعی سطح مورد نظر را بلند تر یا پهن تر نشان خواهد داد.
  • خط افقی خطی آرام، بی هیجان، غیرفعال و وسیع است و چنانچه در یک لباس بکاربرده شود آرامش ولطافت خاصی میآفریند. بدین سبب این خطوط درلباس های بچه گانه و راحتی بیشترین استفاده را دارد. این خط اندام را پهن و کوتاه به نظر میرساند.
  • خطوط عمودی قوی و سخت هستند و معنی ثبات را می رسانند به خصوص وقتی که ضخیم باشند. خط عمودی خطی فعال، ایستا و بادوام است. این خط به دلیل ویژگیهایش درلباس های رسمی و برخی از لباس های کار استفاده می شود. خطوط عمودی اندام را بلند و باریک نشان میدهند .
  • خطوط مورب خطوطی مهیج و بی ثبات هستند و به معنای جنبش و حرکت میباشند . این خط درلباس نسبت به خط افقی و عمودی جلب توجه بیشتری می کند و به نوعی خصوصیات هردو خط افقی و عمودی را هم زمان دارد. درجه شیب یک خط مورب موجب می شود تا به خط عمودی یا افقی نزدیک شود و ویژگیهای روانی آن خط را به خود بگیرد. این خط درلباس های شب بیشترین کاربرد را دارد و اندام را باریک و بلند می کند.
  • خطوط شکسته مهیج، عصبی و درعین حال نافذاند و تا اندازه ای خصوصیات خط مورب را دارا هستند. خط شکسته از پیوست خطوط مایل به شکل V حاصل می شود که برای جلب توجه به نقطه ای خاص از لباس استفاده می شود .تکرار خطوط شکسته در لباس چشم را خسته میکند و حتی آزار دهنده می شود بنابراین بهتر است در نقاطی خاص که مناسب و به جا است مورد استفاده قرارگیرد مثل یقه ، خط ناحیه کمر و باسن .خطوط شکسته اندام را باریک و بلند نشان میدهند.
  • خط منحنی خطی بدون خطر و موزون است . این خط باعث می شود تا چشمها به سمت فضای داخلی و مرکزی دایره ای که خط منحنی قسمتی از آن است حرکت کند. هرچه انحنای خط ، کمتر باشد ملایم و آرامتر به نظر می رسد ولی این خط با انحنای زیاد ، بی قرار و ناآرام جلوه می کنند. خط منحنی در لباس ها ی بچه گانه و لباس شب بیشتر بکاربرده می شود. خطوط منحنی موجب می شود تا اندام درشت و چاق به نظر آیند .

طراحی لباس مفهومی

مد و پوشاک همواره به عنوان عناصری برای پوشش بدن در عرف و جامعه مطرح بوده اند . حال آن که این عناصر با بهره گیری و همراهی عناصر هنری دیگر در دنیای امروزین ، خود به یک عنصر مجزا در هنر و بیان مفاهیم بدل شده است . لباس های مفهومی نمونه بارزی برای این امر محسوب می شوند و منظور از این نوع خاص لباس طرحی است که الزاماً هدف آن پوشش اندام انسان نباشد .

لباس های مفهومی نمایش صفات، اهداف، احساسات و تفکرات انسان های امروزین هستند. در حقیقت برای لباس های مفهومی، بدن انسان وسیله و ابزاری است برای بیان موارد ذکر شده و حتی فراتر از این مفاهیم.

مد لباس
مد لباس

طراحی لباس مفهومی تلاش یک هنرمند برای ماهیت و جسمیت بخشیدن به دغدغه های خویش است. جسمیتی که خود یک اثر هنریست و تماما ایده و مفهومی است که هنرمند برای بروز و ارائه آن نیازمند وسیله قرار دادن بدن خواهد بود تا به کمک ابزاری که در بیشتر مواقع از آنچه که در پوشش عادی انتظار الیاف و پارچه خواهد بود خارج شده و با جنسیت هایی خارج از درک پوشش عادی به نمای ظاهری و بصری می رسد . استفاده از گوناگونیه ابزاری همچون فلز ، پلاستیک ، کاغذ ، سنگ ، گیاهان و … برای رسیدن به لباس هایی گاه پوشیدنی و گاه غیر پوشیدنی که برای بیان مفاهیم ذهنی و دغدغه های فکری یک هنرمند هستند . ارائه ای که از سایر علوم و هنرها مدد میگیرد تا صفات ، معنویات ، احساسات و مفاهیم روحی و تصورات ذهنی هنرمند خویش را بروز دهد.

تمامیه این تلاش ها حاکی از آن است که مفهوم عمومی پوشاک به خط پایان خود رسیده و به دنبال راهکار تازه و نویی در ارائه خویشتن است.


قبا (جبه) یا روپوش: پیراهن بلندی بوده که بر روی پیراهن کوتاه (تونیک) پوشیده می شد و معمولا جلوباز بوده و در حلشیه ان از تاثیرات معماری و اقلیم ان زمان مشخص میشده است. این مربوط به دوران اولیه اسلامی بوده و در صدر دوره اسلامی به ان بالاپوش سراسری (مانند چادر) که سر تا پای انان را در بر گی گرفته را به خود اختصاص می داده. مهمترین قبا: قبای غزنی به رنگ سفید.


به کار گیری سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی در طراحی لباس

سنگهای قیمتی
سنگهای قیمتی

با کمی مهارت و استفاده از سنگ های مصنوعی و با استفاده از الگو و اشکال مختلف می توان گردنبندهایی بسیار زیبا طراحی کرد که نشان دهنده خالقیت طراح است. با استفاده از حلقه های فلزی و انبردست و استفاده از یک تا تعدادی مهره های ریز با استفاده از رنگ های مختلف می توانیم مدل های ایده ال خود را طراحی کنیم. همچنین این طرح ها را می توانیم بر روی لباس و پارچه تزئین کرده و در مراحل مختلف به نقش کامل برسانیم.

حلقه ها سنگ ها مفتول ها می توانند نقش بسزایی در طراحی لباس داشته باشند.


طراحی لباس

طراحی لباس حضوری پررنگ از نقش و فرم در مراسم اقلیم دارد و از طریق نظامی بی نهایت پیچیده و عمیقاً تحکیم یافته، هدایت شد تا تمایزهای اجتماعی و تجربه های تازه در زمینه دوزندگی لباس، عوامل اقتصادی و حضور نسبی اعتقادات مذهبی را برای انسان فراهم سازد. بررسی و مطالعه مد و طراحی لباس در طی ده های اخیر امری فراگیر به شمار می¬رود. مد لباس بر تمامی بخش های جامعه تأثیر گذار شده است.
طراحی لباس در عصر صنعت خلاقیتی را از جانب انسان آن زمان همراه نداشت؛ اما اکنون با شکوفایی خلاقیت و استعداد ها ،بازنمایی طبقه اجتماعی، هویت بشر در جامعه خویش همچنین قومیت و جنسیت را در برگرفته و از طرفی ریشه ای فرهنگی را به خود اختصاص داده است. طراحی لباس و مد به لحاظ اقتصادی مربوط به کشور اروپا و در حال حاضر کشور آوانگارد آمریکا می¬باشد. اما به راستی اکنون همه کشورهای دنیا به نوبه خود در صنعت مد حضوری فعال دارند.


طراحی مد و لباس

طراحی مد و لباس
طراحی مد و لباس

مد واژه ای که برای طبقه اشراف و در انحصار کلان شهرها بوده. تصنع و خود نمایی که نوع پوشش یک طبقه بالای جامعه را تشکیل میداد، در واقع منبع اطلاعاتی محسوب شد که پوشش و رسوم مردمان یک اقلیم را نشان میدهد. مد نشانگر مقام و جایگاه مردمان در دوران و زمان خاصی بوده و سبک، پوشش، الگو و در پی آن تزئینات و رنگ هایی که آن پوشش را کامل می کرد ، در مد هر زمان جاری بوده است.

مد در هر دهه ای دچار تغییرات و دستکاریی های جزئی وکلی می شده و از نظری با شروع انقلاب صنعتی شکل تجاری ودر بخشی با حضورانقلاب سیاسی، ظاهری صد در صد اجتماعی ومردمی به خود میگیرد؛ همچنین در منظری کاملا مصنوعی ودر زاویه ای دیگر کاملا جنبه تزئینی را به وجود خود اختصاص می دهد. ولی در کشور های آوانگارد، کاملا اقتصادی و تبلیغاتی بوده که شرکت های سرمایه گذاری بسیاری را برای طراحی مد و لباس به خود جلب کرده است.