اهمیت انگیزه دادن به کارکنان

احساس و عاطفه ی آنها را درگیر کنید!

«برای چیزی کار کنید که خوب است، نه برای این که آن کار فرصتی برای موفقیت است.» «واک لاوهاول»

اهمیت انگیزه دادن به کارکنان (به کارکنان خود انگیزه بدهید): شما مدیریت افرادی را به عهده دارید که در برابر انجام کار حقوق می گیرند. اما اگر آن کار برای آن ها فقط «جنبه شغل» داشته باشد، هرگز نمی توانید بهترین تلاش را از آن ها انتظار داشته باشید. اگر آن ها هنگامی که سر کار می آیند فقط به ساعت ورود و خروج توجه کنند، در بین این دو زمان هم، وقت هایی را تلف کنند و حداقل کار ممکن را انجام دهند شما شکست خواهید خورد.

از سوی دیگر، اگر با لذت به سرکار بیاین و به نظر برسد که تلاش می کنند، کوشش و تقلا دارند و با تحسین و ستایش درگیر کار خود باشند، شانس زیادی وجود دارد که شما نیز بتوانید بهترین و بیشترین استفاده را از وجود آن ها ببرید. مشکل این است؛ ایجاد تغییر از مرحله ی سرد و بی میلی کارکردن برای تشکیل تیم ایده آل، که این کاملاً به عهده ی شماست. این شمایید که باید آن ها را تحسین و ستایش کنید، به آن ها انگیزه بدهید، با آن ها مبارزه کنید و احساسات آن هارا درگیر کنید.

شما نیز مبارزه و تلاش را دوست دارید و خبر خوب این که درگیر کردن احساسات یک تیم کار ساده ایست؛ کافی است کاری کنید که به آن چه انجام می دهند اهمیت بدهند، این هم کار ساده ایست. شما باید کاری کنید که آنها دلیل انجام کارشان را درک کنند، بفهمند که کارشان چگونه می تواند در زندگی دیگران تأثیر بگذارد، چگونه می توانند با کاری که انجام می دهند به مردم خدمت و کمک کنند.

ادامه احساس و عاطفه ی آنها را درگیر کنید!

آن ها را متقاعد کنید؛ چون این امر حقیقت دارد که آن چه آن ها انجام می دهند تفاوت ایجاد می کند و مربوط به همه ی جامعه می شود. نتیجه ی کار تنها، عاید مالکان و سهام داران نمی شود- البته اگر شما سرپرست گروه پرستاری باشید این کار ساده تر است تا یک گروه بازاریاب را مدیریت کنید- اما اگر درباره اش فکرکنید، می توانید در هر نقشی که هستید سربلندی و افتخار را در وجود آنهایی که هر نوع کاری را انجام می دهند تزریق کنید. قبول دارید؟

افرادی که تبلیغ می کنند و بازاریاب هستند به شرکت های دیگر کمک می کنند تا برخی از آن ها که بسیار کوچک اند به بازار اصلی خود برسند. آن ها که درآمدشان وابسته به تبلیغات است روزنامه ها و مجله ها را به جریان می اندازند(آگهی نیازمندی ها). به این ترتیب به افراد اطلاعات کافی و نیز لذت مطالعه را اهدا می کنند( چون در غیر این صورت کسی آن ها را نمی خرید، مگر نه؟).

بنابراین کاری کنید که آن ها به کار خود اهمیت بدهند، این کار سختی نیست، چون هر کسی در عمق وجود خود می خواهد ارزشمند و مثمرثمر باشد. کافی است عمیق تر فکر کنیم و در اوج اهمیت و احساس، توجه به مسئولیت و درگیری با کار را درمی یابیم. همه ی این موارد را از ژرفای فکر خود به سطح بیاورید تا همیشه با شما باشند، بدون این که بخواهید دلیلش را بدانید.

البته اطمینان حاصل کنید که ابتدا خود را پیش دیگران به این امر متقاعد کرده اید، آیا باور دارید که آنچه انجام می دهید، تأثیر مثبتی ایجاد می کند؟ اگر اطمینان ندارید، عمیق تر فکرکنید و راهی برای اهمیت دادن بیابید.(اهمیت انگیزه دادن به کارکنان)

به آنها فرصت اشتباه کردن بدهید!

«یک رئیس تهمت و دشنام را برطرف می کند و یک مدیر خطاها را.»

یک ضرب المثل قدیمی چینی می گوید:« به من بگو، من آن را برای یک ساعت به یاد می آورم؛ نشانم بده تا یک روز به یاد داشته باشم؛ فرصت انجام به من بده تا همیشه به خاطر بسپارم.» و اگر قرار است به افراد فرصت انجام کار بدهید، ممکن است آن ها در ابتدا نتوانند به خوبی از عهده ی انجامش برآیند. اگر پدر و مادر باشید، می دانید چه دردسرهایی برای سروکله زدن با یک کودک دو ساله دارید. او پافشاری می کند که می تواند برای خودش نوشیدنی بریزد و در ادامه، بیشتر آن را روی میز می ریزد.

شما در حالی که تکه پارچه ای در دست دارید در کنار کودکتان ایستاده اید، چون می دانید چه خواهد شد:

نوشیدنی را می ریزد
این شمایید که باید آن را پاک کنید
عمل ریختن عمل مهمی است. شما باید به آن ها این امکان را بدهید تا پیشرفت کنند.
به عنوان پدر و مادر حتی باید آماده باشید که اگر کل ظرف نوشیدنی از دستش افتاد ظرف را بگیرید، یا حتی اگر در حین ریختن کودک از روی صندلی افتاد، او را بگیرید.

قصد این مقاله این نیست که بگوید اعضای تیم شما کودک اند- البته همین را می گوید، اما به آن ها نگویید- این که باید برای پیشرفت فرصت خطا کردن به آن ها بدهید الزامی است. اطمینان داشته باشید که شما پشت آن ها هستید و خطای احتمالی آن ها را جبران می کنید. و بعد از هر خطایی آن ها را متوقف نمی کنید، بلکه آن ها را تشویق می کنید:« چه پیشرفتی، چقدرخوب!» سعی نکنید آن ها پارچه را در دست شما ببینند، یا عیبی را که شما برطرف می کنید متوجه شوند.(اهمیت انگیزه دادن به کارکنان)

محدودیت های آنها را بپذیرید!

همان طور که پیش از این دیدم، به کار گیری مؤثر یک تیم با هم یعنی نیاز داشتن به چندین بخش- یا اعضای یک تیم. برخی از ما در انجام کارهای خاص تبحر داریم، درحالی که دیگری نه. اگر همه ی ما یکسان بودیم، قادر نبودیم دریک تیم با هم به کار مشغول شویم، یا همه ی ما سرگروه بودیم، یا همه دنباله رو بودیم. پس ما به یک ترکیب نیاز داریم.

بنابراین اگر برخی از اعضای تیم رهبر و سرگروه نیستند، یا دنباله رو نیستند، باید آن را بپذیرید. اگر برخی در بعضی کارها مهارت دارند و دیگران آن مهارت را ندارند، باید بپذیرید. و برای این که بتوانید این موارد را قبول کنید، باید کاملاً کارمندان خود را بشناسید. نقاط قوت آن ها را بشناسید، نکات خوب و بد آن ها را بشناسید، وگرنه تا آخر کار میخ های گرد را در سوراخهای مربع شکل فرو می برید، یعنی کارکاملاً بیهوده ای انجام می دهید.

باید بدانید که همه مثل شما با انگیزه، هدفمند، قاطع، هوشیار و زیرک نیستند. شاید برخی از افراد تیم شما به دلیل شرایطی که داشته اند ذهن فعال خود را از دست داده اند. شاید شما به یک تیم بسیار با ذکاوت نیاز نداشته باشید، چون اگر افراد بسیار باهوش را برای کاری دعوت کنید که مناسبشان نباشد، آن ها به زودی شما را ترک خواهند کرد.(اهمیت انگیزه دادن به کارکنان)

ادامه محدودیت های آنها را بپذیرید!

فرض کنید تیم شما افرادی شامل اپراتور دستگاه یا دستیار مدیر باشند، بنابراین نیازی نیست که این افراد خوب دارای مغز انیشتین باشند. اما در این زمینه- شما نیاز دارید که آن ها بتوانند ساعت ها در جایی باشند و روی بخشی از کار متمرکز باشند و برنامه ریزی کنند. پس از آن ها انتظار نداشته باشید که بالهای جادویی و بلندپرواز خود را بگشایند و ایده های جدید داشته باشند، نوآوری کنند و تکنولوژی هایی جدید به وجود بیاورند. شما باید محدودیت های آن ها را بشناسید و آن ها را با توجه به همین محدودیت ها دوست داشته باشید. چون این محدودیت ها همان پارامتر هایی است که شما می توانید از وجود آن ها بهره بگیرید. در عین حال به محدودیت های وجودی خود نیز فکر کنید. چه چیزهایی هستند؟ ندارید؟ مگر می شود!

این مقالات که بخشی از دوره MBA یکساله – درس مدیریت منابع انسانی هستند، تنها بخش کوچکی از چیزهایی هستند که شما در دوره MBA فرا خواهید گرفت. با مطالعه دیگر مقالات خود را برای مدیریت استارتاپ، سازمان و شرکتتان آماده کنید.

همچنین پیشنهاد می کنم اگر وقت کافی برای شرکت در یک دوره یکساله را دارید در دوره MBA یکساله مجتمع فنی تهران -نمایندگی میرداماد شرکت کنید تا علاوه برا فراگیری تمام اصول مدیریت یک استارتاپ نوپا گرفته تا سازمان چند صد نفری؛ از حضور اساتید با تجربه حوزه های مختلف یک کسب و کار بهره ببرید. لیست دوره های مدیریت مجتمع فنی در زیر آمده است.

برخی از مقالات مفید مدیریتی را نیز در زیر برایتان آورده ایم، امیدوارم از مطالعه آنها لذت برده و از نکات آن در کسب و کارتان استفاده کنید.